۲۴ فروردین ۱۳۹۰، ۹:۰۲

دیوید هلد در گفتگو با مهر: توازن قدرت به نفع چین و هند و به ضرر آمریکا تغییر کرد

دیوید هلد در گفتگو با مهر: توازن قدرت به نفع چین و هند و به ضرر آمریکا تغییر کرد

پروفسور "دیوید هلد" با اشاره به تغییر تعریف قدرت جهانی از زمینه نظامی به اقتصادی در دوره معاصر، رشد کشورهای آسیایی و آمریکای لاتین را تسریع کننده چنین تحولی دانست.

در مورد ظهور چین و قدرت‌یابی این کشور در نظام بین‌الملل دیدگاههای متفاوتی وجود دارد. برخی معتقدند که افزایش قدرت اقتصادی چین تهدیدی برای آمریکا است. نو واقعگرایان از معتقدان به این دیدگاه هستند و قدرت اقتصادی چین را به مثابه تهدیدی برای قدرت هژمونیک آمریکا در نظام بین‌الملل می‌دانند.

این در حالی است که واقعگرایی تدافعی که از نحله‌های واقعگرایی نوکلاسیک به شمار می‌رود بر اهمیت نیات کشورها توجه دارد. از این منظر قدرت یابی چین تا زمانی که تهدیدی علیه آمریکا در نظام بین‌الملل نباشد ایجاد اشکال نمی‌کند و صلح‌آمیز است. به عبارت دیگر واقعگرایان تدافعی بر خلاف نوواقعگرایان که بر "موازنه قدرت" تأکید دارند بر "موازنه تهدید" اصرار دارند و نیات دولتها برای آنها حائز اهمیت است.
 
در همین رابطه گفتگویی داشتیم با پروفسور"دیوید هلد" استاد سیاست بین‌الملل و صاحب کرسی گراهام والاس در رشته علوم سیاسی در لندن. وی از ظهور قدرتهای اقتصادی جدید مانند چین و هند بعنوان تهدیدهایی برای هژمونی آمریکا یاد کرده و گفت: جهان به سرعت در حال تغییر است. پیش از این قدرت نظامی که کارایی آن در جنگ جهانی دوم آزموده شد، برای مدتها در سیاست جهانی تعیین کننده بود و ما شاهد قدرت نمایی ارتشهای بزرگ و پیمانهای نظامی در دهه های گذشته بودیم.
وی افزود: قدرتهای غربی با اتکا به چنین قدرتی اقدام به برنامه ریزی و حکومت بر جهان کردند. اما با گذشت زمان قدرت نظامی ارزشش را از دست داده و جای خود را به قدرت اقتصادی داده است. تغییرات سریع در قدرت اقتصادی، روی کار آمدن قدرتهای نوظهوری مانند چین، هند و برزیل را بدنبال داشته و این مسئله باعث بوجود آمدن رقابت در بازار جهانی اقتصاد و سرمایه شده است.
نظریه پرداز و واضع نظریه دموکراسی جهان وطنی در ادامه اظهار داشت: از سوی دیگر آنچه که روی داده موجب ایجاد تعادلی جهانی در قدرت شده است و خود این امر رویکرد مذاکره در سطح جهانی را متحول ساخته است. در چنین فضایی دیگر چند کشور به تنهایی نمی توانند تمام امور را کنترل کنند از این رو انجام مذاکره و همکاری با قدرتهای دیگر برای نگاه داشتن بازار و حفظ تعادل ضروری به نظر می رسد.
 
وی تاکید کرد: چنین مسئله ای فی نفسه پایانی است بر هژمونی غرب و بویژه آمریکا در جهان. هر چند این به معنی پایان قدرت غرب و آمریکا نیست، بلکه تقسیم آن با دیگر کشورها و سهیم شدن در اداره جهان با رقبای دیگر از طریق مذاکره و توافق است. چنین مذاکره ای هم اکنون در زمینه های دیگری به جز اقتصاد نیز در جریان است، موضوعاتی مانند انرژی و تغییرات آب و هوایی چالشهایی هستند که برای مقابله با آنها باید مورد مذاکره قدرتها قرار گیرند.
 
 
پروفسور هلد در توجیه دلایل این رویکرد گفت: غرب امروزه دریافته که به تنهایی قادر به حل و فصل مسائل نیست و این کار مستلزم مشارکتی جهانی است. بر خلاف رقابتهای نظامی که در گذشته وجود داشت، رقابت در زمینه اقتصادی و تجاری نتایج مثبتی داشته و این امر از جمله پیامدهای قدرت گرفتن کشورهایی مانند چین و هند است.
 
وی در پایان یادآورد شد: نباید این مسئله را فراموش کرد که در حال حاضر نیز رقابتی پنهانی بین قدرتها در زمینه های نظامی وجود دارد، اما شدت این رقابت مانند گذشته نیست. از طرف دیگر رویارویی نظامی نیز از دستور کار قدرتها خارج شده و از این رو باید گسترش توان نظامی آنها را در راستای افزایش توان اقتصادی و در ارتباط با آن ارزیابی کرد. در نتیجه باید گفت که هژمونی غرب با رشد کشورهایی در آسیا و آمریکای جنوبی رو به افول گذاشته و تحولات ژرفی را در سیاست، مناسبات و راهبرد قدرتهای جهانی موجب شده است. این فضا مانع اداره جهان بصورت تک قطبی شده و مشارکت همگانی را طلب می کند.
 
گفتنی است پروفسور "دیوید هلد" استاد سیاست بین‌الملل و صاحب کرسی گراهام والاس در رشته علوم سیاسی و معاون مرکز مطالعه حکمرانی جهانی در مدرسه اقتصادی لندن است. وی از نظریه‌پردازان برجسته ای است که با عنوان مکتب انگلیسی در روابط بین‌الملل شناخته می‌شوند. هلد نظریه پرداز و واضع نظریه دموکراسی جهان وطنی و مدیر پالیتی پرس است. کتاب "مدلهای دموکراسی" وی شهرتی جهانی دارد.
کد خبر 1287792

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha